خط مقدم
شهیدان خدایی
جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 16:41 ::  نويسنده : محمد

 

هفدهم اسفند ماه سالروز شهادت سرلشگر پاسدار حاج محمدابراهیم همت فرمانده دلیر لشگر 27 محمد رسول الله (ص) است. یادش همیشه ماندگار باد.
 

عقده‌ها رفتند و علّت مانده است
در گلویم حاج همت مانده است






















 



جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 16:39 ::  نويسنده : محمد

 

اتل متل یه بابا 

 

 

اتل متل یه بابا

دلیر و زار و بیمار

اتل متل یه مادر

یه مادر فداكار                                    

جانباز

اتل متل بچه‌ها

كه اونارو دوست دارن

آخه غیر اون دوتا

هیچ كسی رو ندارن

مامان بابا رو می‌خواد

بابا عاشق اونه

به غیر بعضی وقتا

بابا چه مهربونه

وقتی كه از درد سر

دست می‌ذاره رو گیجگاش

اون بابای مهربون

فحش می‌ده به بچه‌هاش

همون وقتی كه هرچی

جلوش باشه می‌شكنه

همون وقتی كه هرچی

پیشش باشه می‌زنه

غیر خدا و مادر

هیچ‌كسی رو نداره

جانباز

اون وقتی كه باباجون

موجی می‌شه دوباره

دویدم و دویدم

سر كوچه رسیدم

بند دلم پاره شد

از اون چیزی كه دیدم

بابام میون كوچه

افتاده بود رو زمین

مامان هوار می‌زد

شوهرمو بگیرین

مامان با شیون و داد

می‌زد توی صورتش

قسم می‌داد بابارو

به فاطمه، به جدش

تو رو خدا مرتضی

زشته میون كوچه

بچه داره می‌بینه

تو رو به جون بچه

اقا و جانبازان

بابا رو كردن دوره

بچه‌های محله

بابا یه هو دوید و

 زد تو دیوار با كله

هی تند و تند سرش رو

بابا می‌زد تو دیوار

قسم می‌داد حاجی رو

حاجی گوشی رو بردار

نعره‌های بابا جون

پیچید یه هو تو گوشم

الو الو كربلا

جواب بده به گوشم

مامان دوید و از پشت

گرفت سر بابا رو

بابا با گریه می‌گفت

كشتند بچه‌هارو

بعد مامانو هلش داد

جانباز

خودش خوابید رو زمین

گفت كه مواظب باشین

خمپاره زد، بخوابین

الو الو كربلا

پس نخودا چی شدن؟

كمك می‌خوایم حاجی جون

بچه‌ها قیچی شدن

تو سینه و سرش زد

هی سرشو تكون داد

رو به تماشاچیا

چشماشو بست و جون داد

بعضی تماشا كردن

بعضی فقط خندیدن

اونایی كه از بابام

فقط امروزو دیدن

سوی بابا دویدم

بالا سرش رسیدم

از درد غربت اون

هی به خودم پیچیدم

درد غربت بابا

غنیمت َنبرده

شرافت و خون دل

نشونه‌های مرده

ای اونایی كه امروز

دارین بهش می‌خندین

برای خنده‌هاتون

دردشو می‌پسندین

امروزشو نبینین

بابام یه قهرمونه

یه‌روز به هم می‌رسیم

بازی داره زمونه

موج بابام كلیده

زنده یاد سپهر

قفل در بهشته

درو كنه هر كسی

هر چیزی رو كه كشته

یه روز پشیمون می‌شین

كه دیگه خیلی دیره

گریه‌های مادرم

یقه تونو می‌گیره

بالا رفتیم ماسته

پایین اومدیم دروغه

مرگ و معاد و عقبی

كی میگه كه دروغه؟

شعر از زنده یاد ابوالفضل سپهر

 



جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 16:38 ::  نويسنده : محمد

آشنای غریب

شبای جمعه که میشه, دلا بهونه می گیره

 

هر کی میاد سر یه قبر , ازش نشونه می گیره

 

یکی سر قبر پدر , یکی کنار مادرش

 

یکی کنار خواهر و یکی پیش برادرش

 

اما یه مادر ,غمگین و آرام

 

میاد کنار , شهید گمنام

 

یه جعبه خرما برای فاتح خونی میاره

 

آروم میاد میشینه و سر روی سنگش می زاره

 

میگه "تو جای بچچمی ,گوش بده به حرفای من

 

از بس که اینجا اومدم , درد اومده پاهای من

 

آخر نگفتی , کسی رو داری

 

یا که مث من , بی کس و کاری

 

مگه تو مادر نداری , برای تو گریه کنه؟

 

غروب پنج شنبه بیاد , به قبر تو تکیه کنه

 

غصه نخور من مادرت, منم همیشه داورت

 

نمی زارم تنها بشیی, مدام میام بالا سرت

 

از تو چه پنهون , یه بچه دارم

 

چند ساله از اون , خبر ندارم

 

............................................

 

آخ که دلم برات بگه, از پسرم یه خاطره

 

لحظه جبهه رفتنش, ساعتی که می خواست بره

 

از اون لباس خاکی و از اون کلام آخرش

 

هر قدمی می رفت جلو نگاه می کرد پشت سرش

 

دیگه نیومد ,رفت ناپدید شد

 

چشام به درب, خونه سفید شد

 

دیگه از اون روز تا حالا, منتظر زنگ درم

 

بس که دلم شور می زنه نصف شب از خواب می پرم

 

کاشکی بود و نگاه می کرد یزید سرش رفت بالا دار

 

سزای اعمالشو دید لکه ننگ روزگار

 

من مطمئننم , الان اگر بود

 

سرگرم شادی , از این خبر بود

 

اون شبی که نشون می داد صدام چشاشو بسته بود

 

رفتم تو فکر روزیکه دل ما رو شکسته بود

 

روزایی که می خندید و خونه ها رو خراب می کرد

 

روزایی که با توپ و تانک دل ما رو کباب می کرد

 

روزایی که مثل یه گرگ ما رو تو غم شریک می کرد

 

روی گلا پا می گذاشت بچه ها رو یتیم می کرد

 

روزایی که نمک می ریخت رو زخم داغ پدرا

 

داغ برادر می گذاشت رو جگر برادرا

 

الحمدلله, دعام اثر کرد

 

سوی جهنم ,عزم سفر کرد

 

بسه دیگه خسته شدی دوباره خیلی حرف زدم

 

با اینکه قول داده بودم اما بازم گریه شدم

 

خدانگهدار پسرم ,فعلا ازت جدا میشم

 

شاید مسافرم بیاد زشته تو خونه نباشم

 

با صد امید و آرزو مادر مفقودالاثر

 

بلند شد از کنار قبر شاید براش بیاد خبر

 

چند ساله مادر , کارش همینه

 

خبر نداره , بچش همینه...

منبع:وبلاگ شهدا زندهاند



جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 16:32 ::  نويسنده : محمد

 

ارتفاعات سخت‌گذر بازی دراز با قله‌های بلند و شیب‌های تند و بریدگی‌های ممتد از اهمیت ویژه‌ای در منطقه مرزی استان کرمانشاه برخوردار است این ارتفاعات به مثابه عرضه بزرگی درون مثلث قصرشیرین _ گیلان غرب_ سرپل ذهاب واقع شده‌است و برمنطقه تسلط کامل دارد نیروهای عراقی در روزهای آغازین جنگ از بازی دراز برای دیده بانی استفاده می‌کرد اما ویژگی‌های این ارتفاعات موجب شد با فعالیتهای مهندسی روی آن جاده سازی شود و یگانهای عراق در آنجا مستقر شوند و ضمن افزایش سلطه بر قصرشیرین سرپل ذهاب را نیز زیر دید خود بگیرند.

برای گرفتن این امتیاز مهم از نیروهای عراقی پس از سه ماه کار نیروهای شناسایی سپاه پاسداران، قرارگاه مقدم غرب سپاه پاسداران و ارتش نخستین عملیات نیمه گسترده را در این منطقه طرح ریزی کردند که با نام عملیات بازی دراز در تاریخ ۱۳۶۰/۲/۱ آغاز شد و به مدت ۸ روز طول کشید و طی آن نیروهای ایرانی و عراقی بارها به تک و پاتک متقابل پرداختند. نیروهای عراقی با استفاده از پشتیبانی هوایی یگانهای خود را حمایت می‌کردند اما رزمندگان ایرانی از جاده و حمایت هوایی کافی و پشتیبانی آتش محروم بودند در نتیجه نتوانستند روی تمام هدف‌ها مستقر شوند، با وجود این، از بین قله‌های منطقه سه قله آن را اشغال و تثبیت کردند و تنها در تثبیت قله ۱۱۵۰ و یکی از قله‌های ۱۱۰۰ ناکام ماندند. در این عملیات هوانیروز ارتش نقش بسزایی ایفا نمود و طی آن خلبان علی‌اکبر شیرودی به شهادت رسید.

تجهیزات منهدم شده نیروهای عراقی: ۵۴ دستگاه تانک و نفربر ۳ فروند هواپیما ۲ فروند هلی‌کوپتر ۲ دستگاه ادوات مهندسی

غنائم جنگی ایران: ۱۲ دستگاه تانک و نفربر ۵ دستگاه ادوات مهندسی

تعداد تلفات نیروهای عراقی: ۱۵۰۰ نفر کشته و زخمی ۷۰۰ نفر اسیر

منبع

  • محسن رشید، گزارشی کوتاه/ مرکزمطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ویرایش: مهدی انصاری، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیق جنگ، ۱۳۷۸، شابک: ۹۶۴-۶۳۱۵-۳۳-x

 

 



جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 16:28 ::  نويسنده : محمد



جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 16:26 ::  نويسنده : محمد

 

جزئیات شکست حمله امریکا به ایران در طبس

 انگیزه ها و زمینه هاى تجاوز امریکا:

۱- پس از فتح لانه جاسوسى (که به تعبیر حضرت امام خمینى انقلاب دوم نام گرفت) و شکست توطئه هاى مزدورانه امریکا در نفوذ و رسوخ و نهایتا مسخ انقلاب اسلامى از درون و افشاى دست هاى خیانت بار همساز با شیطان بزرگ و به اسارت گرفتن آنها، تهدیدات نظامى و تحریم اقتصادى از ابتدایى ترین اقدامات جهت غلبه بر این پیروزى بزرگ و شکست این نصر الهى بود. همه همپالگى هاى شیطان بزرگ در این توطئه ها با امریکا همدلى و همکارى داشتند. تبلیغات در جهت این دو توطئه ابتدا بر روى مداخله نظامى تمرکز یافت و به اوج خود رسید و چون دشمن از این توطئه نتیجه اى نگرفت، به تشدید تبلیغات بر مساله تحریم اقتصادى و بسط آن در تمامى کشورهاى هم پیمانش پرداخت و این به دو علت بود: اول آن که آخرین حیله دشمن بود، دوم انحراف اذهان و افکار عمومى از احتمال حمله نظامى، تا این که زمینه ذهنى مردم از مساله منحرف و دشمن خارجى فراموش گردد و به مشکلات داخلى و مسایل اقتصادى معطوف شود.


۲- از اهم زمینه هایى که موجبات این هجوم را فراهم ساخت باید به شکست کوشش هاى دیپلماتیک و طرح هاى امریکا جهت آزادسازى جاسوسان خود اشاره کرد. (ماموریت افرادى چون رمزى کلارک، هانس، حبیب شطى، بنى صدر و قطب زاده)
۳- در خلال تلاش هاى دشمن، عوامل و ایادى امریکا یعنى گروهک هاى چپ و راست و منافق، این بار نیز به بهانه حفظ سنگر دانشگاه و مخالف با تعطیل شدن آن و تقابل با انقلاب فرهنگى، با به راه انداختن هیاهوى بسیار به جنگ و جدال و خون ریزى و سنگربندى مشغول شدند و آن چنان ماهرانه جو را آماده ساختند که گویى این بخش نیز جزیى از طرح کلى تجاوز نظامى بوده است.
۴- آتش افروزى هاى رژیم بعث عراق در مرزهاى خود با ایران و غائله کردستان. شگفتى ماجراى تجاوز وقتى روشن مى شود که بدانیم دولت تجاوزگر امریکا در خصوص چنین ماموریتى متجاوز از ۵ ماه تمام در صحراهاى آریزونا (جایى که تقریبا شرایط کویر ایران را داراست) تعلیمات پیچیده و فشرده اى را به کماندوهاى خود داده بود و از پیچیده ترین تکنیک هاى نظامى اعم از تسلیحات نظامى و دفاعى تا صنایع مدرن هواپیمایى استفاده کرده و بودجه نامحدودى را براى این عملیات اختصاص داده بود. سازمان هواشناسى امریکا وضع جوى ایران بخصوص منطقه فرود در صحراى طبس را کاملا مورد پیش بینى عملى قرار داده بود و به علت این که هواى آن شب مهتابى بود، ورود هر نوع هواى غیر مطلوب و وقوع طوفان بعید به نظر مى رسیده است.

هدف اصلى؛ ساقط نمودن حکومت آیت الله خمینى

قبل از انجام عملیات، ارسال نامه یکى از عوامل وابسته به سازمان هاى جاسوسى به شوراى انقلاب و اعلان خطر در مورد حمله نظامى صورت پذیرفته بود. وى در این نامه مى نویسد: «هدف از این نامه افشاى اهداف و نقشه هاى بیشرمانه دولت امریکا و اسراییل علیه ایران است. لازم به یادآورى است که من این مطلب را از یک افسر اطلاعات ارتش اسراییل دریافت کرده ام.

شوراى امنیت ملى امریکا سرگرم طرح نقشه اى نظامى به منظور آزادى گروگان هاى سفارت امریکا در تهران مى باشد. بر طبق این نقشه که قسمتى از آن در خارج و بخشى از آن در ایران قرار است انجام گیرد، گروه ویژه مشترکى با همکارى سازمان جاسوسى اسراییل به وجود آمده است. در ۲۲ نوامبر ۱۹۷۹ در جلسه مشترکى با شرکت غرروایزمن وزیر دفاع اسراییل، سفیر امریکا در تل آویو و وابسته نظامى امریکا جزییات همکارى اسراییل در این عملیات روشن گردید. در این جلسه تصمیم گرفته شد که از افسران و طراحان برنامه حمله به فرودگاه «انتبه» در اوگاندا از جمله «شیمون پرز» نیز استفاده شود.
افراد این گروه ویژه، ۸۲ تن از لشکر ویژه هوا- زمین امریکا مى باشند که هم اکنون در پایگاه فورت براگ تحت آموزش مى باشند و به زودى از طریق آلمان غربى به پایگاه آکروتینى در قبرس و سپس به اسراییل اعزام خواهند گردید. یک دولت همسایه ایران نیز موافقت نمود که ایالات متحده از پایگاه هاى نظامى خود و یک پایگاه نظامى به منظور جمع آورى و تهیه اطلاعات استفاده نمایند.
در کنار این گروه یک دسته شامل افسران سابق ارتش و ساواک ایران نیز به تهران اعزام شده اند تا مکان دقیقى براى گروگان ها پیدا کنند. چندروز پس از اعزام این گروه، گروه دومى به تهران اعزام مى گردند، تا حمله شبانه به سفارت را براى آزادى گروگان ها رهبرى نمایند.»


در دنباله همین نامه در مورد تلاش هاى ضد انقلابى امریکا مى خوانیم:
«طرحى نیز به منظور ساقط نمودن حکومت آیت الله خمینى که شامل تضعیف موقعیت ایران و بى اعتبار کردن آیت الله مى باشد به دستور شخص کارتر تحت بررسى است. بدین منظور به سرویس هاى اطلاعاتى امریکا در خاورمیانه دستور داده شده که عملیات و حملات تروریستى را بر علیه ایران آغاز نمایند.»
با توجه به این اظهارات مى توان به راحتى درک کرد که کودتاى تیرماه ۵۹ در دنباله طرح حمله نظامى ناموفق به ایران بوده است. اقدام بعدى در داخل کشور براى آماده نمودن زمینه حمله نظامى، جمع آورى توپ ها از حوزه عملیاتى امریکا بود. ۳ روز به زمان عملیات مانده، بر طبق تلفنگرامى ۱۰ آتشبار یعنى ۸۰۰ توپ ۲۳ میلیمترى ضد هوایى از شیراز به تهران، مشهد، بابلسر به بهانه اعزام به غرب جمع آورى مى شوند، در حالى که در انبارهاى نیروى هوایى توپ موجود بود.

شرح ماجرا

دومین رخداد مهم سال ۱۳۵۹ در سپیده‌دم روز جمعه پنجم اردیبهشت اتفاق افتاد. این رخداد شکست عملیات نظامی واحد‌های زبده[۱]ارتش آمریکا در داخل خاک ایران، به قصد خارج کردن گروگان‌های آمریکایی در تهران بود. این عملیات شکست خورده نیروهای آمریکایی در منابع ایرانی به نام «حادثه طبس» و در منابع آمریکایی به نام «عملیات پنجه عقاب»[۲] یا «عملیات چنگال عقاب» معروف است.

 عملیات پنجه عقاب توسط نیروهای ویژه (تکاور) ارتش آمریکا، به نام نیروی دلتا[۳] طراحی شده بود.

 نیروی دلتا شامل یک گروه افراد زبده از نیروی زمینی ارتش آمریکا است که تحت فرماندهی عملیات در ستادی مشترک از تمام نیروهای مسلح قرار دارد. اعضای نیروی دلتا از بین افراد واجد شرایط دستچین شده است و هریک باید دوره‌های آموزش خاص دوساله را طی کنند. واحد دلتا دارای مهارت‌های ویژه در زمینه‌های ضد شورش است و نیز توانایی‌های تکنیکی و تاکتیکی یگان کوچک نظامی را دارد. هسته اول گروه دلتا در سال ۱۳۵۶ شمسی (۱۹۷۷ میلادی) تشکیل شد، ولی آموزش افراد آن نزدیک به دوسال طول کشید. به این صورت عملیات پنجه عقاب در آغاز سال ۱۳۵۹، به شرحی که می‌آید، به صورت اولین عملیات ضربتی اجرایی برای گروه دلتا در آمد.

 بر اساس منابع اطلاعاتی که بعد ها از حالت طبقه‌بندی خارج شد و در اختیار عموم قرار گرفت، تعداد افراد تکاور شرکت‌کننده در عملیات پنجه عقاب ۱۱۸ نفر محاسبه شده بود. بر مبنای همان اطلاعات محرمانه و سری که بعدها از حالت طبقه‌بندی خارج شد، طراحی و برنامه‌ریزی عملیات پنجه عقاب در رازداری مطلق صورت گرفت. عملیات پنجه عقاب بر پایه همکاری هر چهار نیروی ارتش آمریکا شامل نیروی زمینی (واحد دلتا)، نیروی هوایی (هواپیماهای ترابری)، نیروی دریایی (ناو هواپیمابر) و نیروی تفنگداران دریایی (هلیکوپتر) سازماندهی شده بوده است.

 سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در عملیات پنجه عقاب نقش واحد تدارکات و پشتیبانی محلی، با استفاده از کارکنان فارسی زبان را به عهده داشته است.

بر اساس منابع موجود این گروه از کارکنان محلی فارسی‌زبان سازمان سیا مدتی قبل از شروع عملیات پنجه عقاب در ایران مستقر شده بودند و پیش‌زمینه‌های محلی مورد نیاز برای اجرای عملیات را فراهم آوردند. در این‌جا فقط به چند مورد از عملیات پشتیانی محلی که توسط کارکنان فارسی‌زبان سیا انجام شد، می‌توان اشاره کرد؛ بازبینی فرودگاه نزدیک طبس و آماده کردن آن از طریق نصب دستگاه مادون قرمز به صورتی که خلبانان آمریکایی بتوانند در شب فرود بیایند.

این کار، مدت‌ها قبل از اردیبهشت ۵۹، به صورت مشترک با افسران نظامی آمریکایی که توانسته بودند به طورمخفی وارد ایران شوند، در منطقه طبس صورت گرفته بود. یعنی بازبینی باند خاکی این فرودگاه و آماده کردن آن به صورتی که بتواند همزمان شش هواپیمای بزرگ ترابری و هشت هلیکوپتر بزرگ نظامی را در خود جای دهد و همچنین تدارک محوطه‌ای بسیار بزرگ در حوالی گرمسار به صورتی که هشت هلیکوپتر بزرگ نظامی بتوانند در آن بنشینند و در ضمن این محل بتواند بیشتر از ۱۲۰ نفر نظامی آمریکایی را در طول یک روز در خود جای دهد و استتار کند. کار دیگر خرید و آماده کردن بیشتر از شش کامیون حمل نیرو مشابه کامیون‌های ارتش ایران با رانندگان فارسی زبان بود که بتوانند بیشتر از ۱۲۰ نفر نظامی آمریکایی را با حداقل درگیری از حوالی گرمسار به خیابان تخت جمشید در قلب تهران منتقل کنند. برخلاف قسمت نظامی عملیاتی پنجه عقاب که از حالت طبقه‌بندی خارج شده است، اطلاعات در مورد بخش پشتیبانی این عملیات توسط کارکنان سیا هنوز در شکل اطلاعات طبقه‌بندی شده باقیمانده است. موردهای بالا هم به عنوان بخشی از اطلاعات نظامی از حالت طبقه‌بندی خارج شد.

 بر اساس همان منابع که بعد ها از از حالت طبقه‌بندی خارج شد، تمرین‌های اولیه تکاوران گروه دلتا در ایالت آریزونا در جنوب آمریکا صورت گرفت که قسمت‌های بزرگی از آن ایالت بیابانی است. در مرحله‌های بعدی مرکز تمرین نهایی و نیز مرکز فرماندهی اجرایی این عملیات به پایگاهی به نام «وادی قنا»[۴] (با کسر قاف)، که در کشور مصر واقع است، منتقل شد. پایگاه وادی قنا در جنوب مصر شرایطی مشابه کویر ایران را دارد.

 انتخاب روز جمعه برای شروع این عملیات برای آن بود که حداکثر غافلگیری را به وجود بیاورد؛ چون روزهای تعطیل معمولاً ارتباط اداری کندتر صورت می‌گیرد. روز جمعه پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ همزمان با نهمین شب گردش ماه بود و به این ترتیب ماه هنوز در حالت بدر قرار نگرفته بود.

 بر اساس برنامه قرار بود که در نخستین مرحله این عملیات در داخل ایران از محل یک فرودگاه قدیمی با باند خاکی در بیابان‌های نزدیک به شهر کویری طبس به صورت اولین پایگاه عملیاتی استفاده کنند. در این برنامه آن فرودگاه با باند خاکی در نزدیکی شهر طبس پایگاه «کویر-۱»[۵] نامیده شده بود. این باند خاکی پرواز در ۱۲۰ کیلومتری جنوب غربی شهر طبس و در حوالی روستای «رباط خان» قرار داشت.

بر اساس آن عملیات قرار بود اعضای نیروهای ویژه دلتا، با استفاده از شش هواپیمای ترابری در محل «کویر-۱» فرود آیند. نیمی از هواپیما‌ها برای حمل نیرو و نیم دیگر از نوع هواپیمای تانکر حمل سوخت اختصاص داشتند. همه هواپیما‌ها از خانواده هواپیمای ترابری «سی – ۱۳۰» بودند.

 همزمان قرار بود هشت هلیکوپتر نیز به‌‌ همان نقطه وارد شوند. همه هلیکوپترها از خانواده «آر – اچ – ۵۳»، از نوعی بودند که «نیروی تفنگداران دریایی آمریکا» از آن استفاده می‌کنند. نیروی هوایی آمریکا نوع دیگری از همین خانواده هلیکوپتر «آر – اچ – ۵۳» را استفاده می‌کند که از نوع مورد استفاده تفنگداران دریایی قوی‌تر است.

روز سوم اردیبهشت ۱۳۵۹ اعضای نیروهای ویژه دلتا از پایگاه عملیاتی «وادی قنا» واقع در جنوب مصر به پایگاه هوایی جزیره مصیره[۶] واقع در اقیانوس هند، متعلق به کشور عمان، منتقل شده بودند. پایگاه هوایی مصیره نقطه شروع عملیات و مکانی برای شروع پرواز شش هواپیمای ترابری به داخل ایران بود. هشت هلیکوپتر شرکت‌کننده در این عملیات پرواز خود را از عرشه ناو هواپیمابر اتمی آمریکایی نیمیتز[۷] که در آن زمان در شمال اقیانوس هند و دریای عمان نزدیک به آب‌های ساحلی ایران گشت می‌زد، شروع کرده بودند.

 عملیات پنجه عقاب با توجه به شرایط جنگ سرد (بین آمریکا و شوروی) بر مبنای حداکثر رازداری طراحی شده بوده است و این موضوع رازداری مطلق خود یکی از دلیل‌های شکست آن عملیات شد. در آن زمان ناو هواپیمابر نیمیتز به‌طور سازمانی فقط هشت فروند هلیکوپتر از خانواده «آر – اچ – ۵۳» را در بدنه خود حمل می‌کرده است. هلیکوپترهای بیشتر از هشت فروند باید در محوطه‌هایی دیگر آن ناو و از جمله در عرشه حمل می‌شدند که از نظر امنیتی ممکن بوده است مسئله‌ساز شود؛ چون احتمال داده می‌شد که موضوع حمل تعداد زیادی هلیکوپتر توسط ناو هواپیمابر نیمیتز، از طریق عکسبرداری فضایی توسط سازمان‌های جاسوسی شوروی، جلب توجه کند. حداقل هلیکوپتر مورد نیاز برای انجام عملیات پنجه عقاب شش هلیکوپتر بوده است، و به این ترتیب اجرای این عملیات با فقط دو هلیکوپتر یدکی امکان‌پذیر می‌شده است.

 در ضمن نیروی هوایی آمریکا نوع قوی‌تری از همان خانواده هلیکوپتر «آر- اچ- ۵۳» در اختیار داشته است. استفاده از هلیکوپترهای نیروی هوایی روی یک ناو هواپیمابر، که وابسته به نیروی دریایی آمریکا است، موضوعی در رابطه با مسئله رقابت بین نیروهای چهارگانه ارتش آمریکا (نیروی زمینی، نیروی دریایی، نیروی هوایی و نیروی تفنگداران دریایی) قرار می‌گرفته است. به این ترتیب طراحان عملیات نظامی پنجه عقاب در نهایت به همان هشت هلیکوپتر سازمانی موجود در ناو نیمیتز رضایت دادند. به طوری که خواهیم دید در مرحله اول عملیات سه هلیکوپتر مشکل پیدا کردند و این به معنی لغو کل عملیات بود.

چرا بالگرد RH-۵۳D برای این عملیات انتخاب شد؟

بالگرد RH-۵۳D نمونه ویژه ضدمین CH-۵۳ سیکورسکی می‌باشد. نیروی دریایی آمریکا اولین فروند از ۳۰ فروند سفارشی خود را در سال ۱۹۷۳ تحویل گرفت تا آن را با نمونه‌های قدیمی RH-۳A جایگزین کند. تصادفا تنها مشتری دیگر این بالگرد نیروی دریایی ایران با ۶ فروند سفارش بود. در ابتدا انتخاب نوع مشخصی از این بالگرد برای شرکت در عملیات مشکل بود، ولی همه بر سر شرکت این بالگرد در عملیات توافق داشتند. این بالگرد به خاطر ظرفیت زیاد حمل نفرات و حمل بار، مورد توجه بود. در حالت کاملا بارگیری شده قادر به حمل ۳۰ نفر و در حدود ۴۲۰۰۰ پوند بار (در حدود ۱۵ تن) و رسیدن به سرعت ۱۶۰نات بود. نوع RH-۵۳D به مخازن سوخت اضافی مجهز بود از این رو توانایی حمل مسافت بیشتری را نسبت به نمونه اصلی خود یعنی CH-۵۳ داشت.
یک سال قبل از این جریان، یک فروند RH-۵۳D اسکادران HM-۱۲ نیروی دریایی آمریکا پرواز بدون وقفه‌ای را از پایگاهی در ویرجینیا به پایگاهی در کالیفرنیا انجام داد. این پرواز حدودا ۱۸ ساعت و نیم طول کشید و بالگرد بیش از ۲۰۷۷ ناتیکال مایل را طی کرده بود. در طول مسیر بالگرد از یک فروند HC-۱۳۰ دفاع ملی هوایی آمریکا سوخت‌گیری می‌کرد. این پرواز که قابلیت‌های RH-۵۳D را در پروازهای طولانی مدت به خوبی نشان می‌داد، توسط ستوان رادنی دیویس انجام شده بود.

 برنامه عملیاتی پنجه عقاب

 بر طبق برنامه قرار بوده که ابتدا هواپیماها و سپس هلیکوپترها در محل «کویر-۱» فرود آیند. در مرحله بعد نیروهای ضربتی دلتا از داخل سه هواپیمای نیروبر به داخل هلیکوپترها منتقل شوند و سپس هلیکوپترها تجدید سوخت کنند. همچنین قرار بوده در پایان مرحله اول، هر شش هواپیما از ایران خارج شوند و به پایگاه مصیره بازگردند.

  هلیکوپتر ها در شروع مرحله دوم قرار بود که در همان شب اول نیروی دلتا را از محل «کویر-۱» به یک پایگاه عملیاتی دوم در نزدیکی گرمسار در شرق تهران منتقل کند.

پایگاه عملیاتی دوم در نزدیکی گرمسار «کویر-۲»[۸] نامیده شده بود. طبق برنامه قرار بود که استقرار کامل نیروها در محل «کویر-۲» یک ساعت پیش از طلوع آفتاب خاتمه پیدا کرده باشد و نیروهای دلتا در طی روز دوم در محل «کویر-۲» مخفی و استتار شوند.

 طبق همان برنامه قرار بود که هلیکوپترها، بعد از تخلیه نیروی دلتا، در محل «کویر-۲»، به طرف شمال پرواز کنند. قرار بوده که هشت هلیکوپتر در محلی دیگری در داخل یک منطقه کوهستانی در شمال گرمسار («کویر-۳»؟) پناه بگیرند و پنهان شوند. مشخصات دقیق محل پناه گرفتن هلیکوپترهای در داخل کوه‌های شمال گرمسار در منابع موجود مشخص نشده است.

 نیروی دلتا قرار بوده که در ابتدای شب دوم با استفاده از شش دستگاه کامیون، شبیه کامیون‌های ارتش ایران و یک مینی‌بوس نظامی، همه با راننده‌های فارسی زبان، از محل «کویر-۲»، در نزدیکی گرمسار، به محوطه سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید در تهران، منتقل شوند. مقصد آن مینی‌بوس محوطه وزارت امور خارجه ایران (در نزدیکی باغ ملی در مرکز تهران) بود.

نیروی دلتا قرار بوده که در طول شب دوم به محوطه سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید در تهران و نیز به وزارت امور خارجه ایران شبیخون بزنند و ۵۲ آمریکایی گروگان گرفته شده را از محوطه سفارت و نیز از محوطه وزارت امور خارجه خارج و به محل ورزشگاه امجدیه، در مجاورت سفارت، منتقل کنند.

 در این مرحله قرار بود که هلیکوپترها از مخفیگاه خود در کوه‌های شمال گرمسار خارج شوند و به طرف تهران پرواز کنند. هلیکوپترها قرار بود نیروی دلتا و گروگان‌های آمریکایی را از محل ورزشگاه امجدیه به فرودگاه منظریه، در جنوب تهران و در میانه جاده قم، منتقل کنند. در این مرحله قرار بود تعدادی هواپیمای ترابری آمریکایی و هواپیماهای جنگی پشتیبانی آن‌ها از پایگاه مصیره به فرودگاه منظریه پرواز کنند. در مرحله بعد قرار بود در محل فرودگاه منظریه کل افراد (نیروی دلتا به اضافه گروگان های آزاد شده) از هلیکوپترها به هواپیماهای ترابری آماده منتقل شوند.

در پایان این مرحله قرار بود هلیکوپتر های آمریکایی منفجر و در ایران رها شوند و کلیه افراد با کمک هواپیماهای ترابری آمریکایی از محل فرودگاه منظریه از ایران خارج شوند. مسیر بازگشت هواپیماها به طرف پایگاه وادی قنا، در مصر، از طریق فضای عربستان بوده است. (برای اطلاع بیشتر در این مورد این‌جا را کلیک کنید.)

 اجرای عملیات پنجه عقاب- بعد از ساعت سین

 با اعلام زمان شروع عملیات (معروف به ساعت سین[۹]) توسط فرماندهی کل، عملیات نظامی «پنجه عقاب» طبق برنامه شروع شد. اولین نقطه تماس[۱۰] هم، به همین ترتیب، همان نقطه کویر-۱ اعلام شد. ولی این برنامه از همان ابتدای کار با مشکل روبه‌رو شد. گفته می‌شود که مرحله اول این عملیات نظامی، شامل پرواز هلیکوپترها از عرشه ناو هواپیمابر نیمیتز به محل کویر-۱، در اثر پدیده جوی «هبوب[۱۱]» در جنوب استان بلوچستان، با مشکل روبه‌رو شد. هبوب (به فتح حرف‌ ه) واژه‌ای عربی است و نام نوعی وضعیت هوا است که در آن غبار شن بسیار رقیق به وجود می‌آید. به این ترتیب هبوب معادل طوفان شن معمول در کویرهای ایران نیست. حالت هبوب به دنبال فروآمدن صاعقه، معمولاً در صحرای آفریقا و صحرای عربستان، به وجود می‌آید.

 دو هلیکوپتر، در مرحله اول عملیات، در جنوب استان بلوچستان در مواجهه با «هبوب»، دچار اشکال و از دور عملیاتی خارج شدند. یکی از آن هلیکوپترها در جنوب استان بلوچستان در خاک ایران رها شدند و دیگری به پایگاه خود در عرشه ناو هواپیمابر نیمیتز بازگشت. به این ترتیب حدود دو ساعت بعد از «ساعت سین» فرمانده عملیات در صحنه برای اجرای این ماموریت فقط شش هلیکوپتر در اختیار داشت.

 طبق برنامه شش هلیکوپتر سالم کمترین تعداد هلیکوپتر مورد نیاز برای اجرای این عملیات بوده است. پیشرفت عملیات پنجه عقاب، با خارج شدن دو هلیکوپتر حتی قبل از رسیدن به نقطه تماس در پایگاه کویر-۱، نامطلوب بوده است. یکی دیگر از هلیکوپترها در مرحله نشستن در پایگاه کویر-۱ دچار اشکال می‌شود و احتیاج به قطعه یدکی پیدا می‌کند. قطعه‌های یدکی مورد نیاز در اولین هلیکوپتری که رها شده بود، قرار داشت. فرمانده در صحنه عملیات با داشتن فقط پنج هلیکوپتر تقاضای لغو کل عملیات را از فرماندهان خود می‌کند که این تقاضا به رده فرمانده کل منتقل می‌شود و در آن سطح تایید می‌شود. کل عملیات پنجه عقاب در این مرحله شکست خورده تلقی و از طرف فرمانده کل دستور بازگشت به فرماندهان ستادی، عملیاتی و اجرایی در صحنه صادر می‌شود.

 بازگشت بی افتخار

 مشکل تیم عملیاتی به از دست دادن سه هلیکوپتر، حتی قبل از اجرای مرحله اول عملیات و به دنبال آن لغو کل عملیات، محدود نشد. عملیات پنجه عقاب پس از ساعت یک و نیم صبح روز جمعه پنجم اردیبهشت ۵۹ در محل پایگاه کویر-۱ در نزدیکی طبس با اغتشاش همراه می‌شود. نبود نور

مهتاب، به دلیل آن که در آن شب ماه در حالت بدر قرار نداشت، به این اغتشاش کمک می‌کند. اغتشاش عملیاتی به تصادف هلیکوپتر شماره ۳ با یکی از هواپیماها منجر می‌شود. هر دو وسیله آتش گرفتند. با توجه به این که آن هواپیما خود تانکر حمل سوخت بوده است می‌توان تصوری از شدت آتشسوزی ناشی از این تصادف را در ذهن ساخت.

 شکل زیر باقیمانده این هواپیمای سوخته و بخشی از هلیکوپتر ذوب شده را در قسمت جلوی تصویر نشان می‌دهد. این عکس خود نشانه شدت آن آتش‌سوزی است. در اثر این آتش‌سوزی هشت نفر نظامی آمریکایی (پنج نفر از پرسنل هواپیمای ترابری وابسته به نیروی هوایی و سه نفر از خلبانان هلیکوپتر وابسته به نیروی تفنگداران دریایی) در‌‌ همان محل در اثر آتش‌سوزی کشته شدند.

 نظامیان آمریکایی، به دنبال حادثه آتش‌سوزی، تعداد پنج هلیکوپتر سالم را در پایگاه «کویر-۱» به جا گذاشتند و مجبور شدند که به حالت فرار از منطقه خارج شوند. عجله آن‌ها به حدی بود که حتی نتوانستند جنازه‌های افراد کشته شده را هم با خود ببرند و آن‌ها را در همان محل به جا گذاشتند. فرماندهان عملیاتی گروه دلتا با این کار خود، یعنی به جا گذاشتن جنازه‌های همقطاران کشته شده خود، یکی از اصول نظامی نیروهای ویژه ارتش آمریکا را که «هیچ تن نباید جا گذاشته شود»[۱۲]، نقض کردند.

کشته شدگان عبارت بودند از :
کاپیتان هارولد لوییس فرمانده MC-۱۳۰E
کاپیتان لین مکینتاش خلبان MC-۱۳۰E
کاپیتان ریچارد بیک خدمه MC-۱۳۰E
کاپیتان چارلز مک میلیان خدمه MC-۱۳۰E
سروان جویل مایو مهندس پرواز MC-۱۳۰E
ستوان روی جانسون خدمه RH-۵۳D
ستوان جان هاروی خدمه RH-۵۳D
جورج هلمز خدمه RH-۵۳D
به خاطر هرج و مرج پیش آمده پس از برخورد دو بالگرد، نیروهای امریکایی سعی در تخلیه منطقه در اسرع وقت داشتند. از این رو ۵ فروند بالگرد باقیمانده را سالم رها کرده و حتی مدارک و اسناد محرمانه موجود در آنها را نیز از بین نبردند. همین اسناد باعث شد که اکثر رابطین این عملیات که از قبل در تهران به سر می بردند، دستگیر شوند.

دولت آمریکا، به دنبال شکست در این علمیات نظامی، به طور رسمی روابط سیاسی خود با دولت ایران را قطع کرد. از آن زمان دولت‌های آمریکا و ایران روابطه خصمانه‌تری را در پیش گرفتند که این رویه خصمانه بعد از سه دهه همچنان برقرار مانده است. در این مورد منابع بسیار زیاد موجود است. از تکرار آن‌ها در این جا خودداری می‌شود. در مورد حادثه طبس منابع نوشتاری، دیداری و شنیداری بسیاری وجود دارد. (برای دیدن خلاصه از این حادثه این‌جا را کلیک کنید.)

 مدارک طبقه‌بندی شده و سلاح‌های سری به جا مانده در هلی‌کوپترهای آمریکایی

 طبق مدارک نظامی آمریکایی که بعدها از حالت طبقه‌بندی خارج شد و در اختیار عموم قرار گرفت آمریکایی‌ها در زمان فرار از محل کویر-۱، علاوه بر جنازه همقطاران خود، در داخل هلیکوپترهای رها شده هنوز مقداری اسناد طبقه‌بندی شده و نیز سلاح‌های هنوز محرمانه را به جا گذاشته بوده‌اند. به این دلیل فرمانده عملیاتی نیروی دلتا از فرماندهان بالاتر آمریکایی تقاضای بمباران فوری هلیکوپترهای رها شده را می‌کند. فرماندهان عالی نظامی آمریکا این تقاضا را غیر عملی می‌دانند و با آن موافقت نمی‌کنند.

 گلوله‌باران هلیکوپترها توسط هواپیماهای شکاری ایران- در طول روز ۵ اردیبهشت ۵۹

 در طی همان روز پنجم اردیبهشت ۵۹ تعدادی از هواپیماهای شکاری ایران اقدام به گلوله باران (بمباران؟) هلیکوپترهای آمریکایی رها شده در در روی زمین کردند. طی این حمله یکی دیگر از هلیکوپترهای رها شده دچار آتش‌سوزی شد و از بین رفت، ولی بقیه سالم ماندند. در این حادثه گلوله باران هلیکوپترهای رها شده توسط شکاری‌های ایران یک نفر ایرانی کشته و سه نفر نیز زخمی شدند. این چهار نفر توانسته بودند طی روز و با استفاده از اتومبیل خود را از یزد به محل حادثه در نزدیکی طبس برسانند. کادرهای پروازی ایرانی، در مرحله‌های بعدی، توانستند هلیکوپترهای سالم باقی‌مانده از این عملیات را پرواز دهند و به فرودگاه قلعه مرغی در جنوب تهران منتقل کنند.

  بالاترین مقام رسمی نظامی ایران (فزمانده کل قوا در آن زمان) پس از این حادثه به طور رسمی اعلام کرد که هدف از گلوله باران هلیکوپترهای رها شده در طول روز ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ توسط شکاری های ایران آن بوده که ملخ تمامی هلیکوپترهای به جا مانده زده شود تا آمریکایی‌ها نتوانند مجدداً از آن هلیکوپترها استفاده کنند. توجه کنید که در این تصویر ملخ‌های این هلیکوپتر رها شده هنوز سالم مانده‌اند! در ضمن این موضوع منحصر به همین یک هلیکوپتر نیست، بلکه ملخ هلیکوپترهای به جامانده در شکل‌های قبل هم سالم مانده‌اند.

 در نوشته‌های آمریکایی موجود، در رابطه با خاتمه عملیات چنگال عقاب، به موضوع شباهت گلوله باران هلیکوپترهای رها شده توسط شکاری‌های ایران و تقاضای فرمانده عملیاتی نیروی دلتا برای بمباران هلیکوپترهای رها شده، اشاره شده است. در ضمن بعد از گلوله باران هلیکوپترها توسط شکاری‌های ایران دیگر در مورد مدارک و سلاح‌های طبقه‌بندی شده به جای مانده در داخل هلیکوپتر رها شده، مورد اشاره‌های قبلی در منابع آمریکایی، خبری ردیابی نشد!

 نقش بنی صدر

یکی از ابعاد این جنایت هماهنگی و همکاری عناصر لیبرال و وابسته به آمریکا در اجرای هرچه دقیق تر این تجاوز نظامی بود ؛ قبل از شروع عملیات بنی صدر توسط فرماندهان نظامی منصوب خود نظیر تیمسار شادمهر ، رئیس ستاد مشترک وقت ارتش و تیمسار باقری ، فرمانده وقت نیروی هوایی به پایگاه یکم شکاری دستور جمع آوری سریع توپ های ۲۳ میلیمتری ضد هوایی که حریم هوایی فرودگاه و پایگاه را تامین می کرد ، داد . به نحوی که باند فرودگاه تهران تا روز تهاجم بدون مراقبت بود. مشابه این دستور به پایگاههای دیگر ؛ مانند شیراز ، ایستگاه رادار مشهد و…نیز ابلاغ شده بود.
پس از شکست تجاوز طبس نیز ، بلافاصله کارتر طی بیانیه ای که از طریق رادیو آمریکا در سراسر جهان پخش گردید، ضمن اعلام عدم موفقیت این طرح، اعلام داشت که اسناد طبقه بندی شده “سری” در صحنه عملیات در هلی کوپترها به جای مانده است. در واقع کارتر با این کار به بنی صدر هشدار داده بود که اسنادی که ارتباط با این طرح را بر ملا می سازد، در صحنه عملیات بر جای مانده و باید هر چه سریع تر فکری به حال آنها کرد.چند ساعت پس از این پیام کارتر، به دستور مستقیم بنی صدر که در آن زمان فرماندهی کل قوا را نیز بر عهده داشت، بمب افکن های ایران، هلی کوپتر های در شن مانده و بی دفاع را بمباران کردند!! که در این حادثه علاوه بر انهدام تجهیزات نظامی پیشرفته و اسناد سری فرمانده سپاه یزد ، محمد منتظر قائم نیز به شهادت رسید .[۱۷]

شهید محمد منتظرالقائم، تنها شهید واقعه طبس

 شرح حادثه طبس بارها و بارها از طریق رسانه‌های مختلف و تریبون‌ها برای مردم بازگو شده است اما به نظر می‌رسد آنچه در این حادثه مظلوم واقع شده است، یاد و خاطره شهید محمد منتظرقائم، تنها شهید حادثه طبس و نخستین فرمانده سپاه یزد است. منتظرقائم که از نخستین نیروهایی بود که خود را از یزد به محل حادثه در صحرای طبس رساند، هنگامی ‌که برای بررسی وضعیت درون یکی از هلی‌کوپترهای ساقط شده آمریکا در صحرای طبس رفت، بر اثر انفجار هلیکوپتر به شهادت رسید. البته این هلیکوپتر که حاوی اسناد و مدارک بسیاری از آمریکایی جنایتکار بود، به دستور بنی‌صدر خائن و توسط نیروی هوایی که در محل حاضر شده بود، مورد اصابت قرار گرفت

 پیام امام خمینی به ملت ایران به مناسبت حادثه طبس

 

زمان : ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ / ۹ جمادی الثانی ۱۴۰۰
مکان : تهران ، شمیران ، دربند
موضوع : اشتباه کارتر و نتایج آن
مناسبت : حمله نظامی امریکا به ایران “حادثه طبس “
مخاطب : ملت ایران

منبع:دانشنامهی طبس گلشن

 



جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 16:21 ::  نويسنده : محمد

محل عملیاتیه مرصاد تنگه ی چهارزبر نزدیک کرمان شاه



سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:50 ::  نويسنده : محمد

 

 

 



سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:49 ::  نويسنده : محمد



سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:48 ::  نويسنده : محمد

 

 

 

 

 

 

 



درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شهدا و آدرس saki2551.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 74
بازدید کل : 31186
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


کد حرکت متن دنبال موس